دلی که شکسته بودی؛دیگه گچ چاره نمیکرد/هیچی مث اون دوتاحرف؛منوبیچاره نمیکرد/موقع رفتن بهم گفت؛سکه شیراومدنمیرم/سکه روبالاکه انداخت؛دیدم پیش اون حقیرم/ازهواسکه روقاپید؛اونوتودستاش نگه داشت/قلبم ازجاکنده میشد؛آرزوکردم بمیرم/سراون حتی خدارو؛تاپای قسم کشیدم/اما خط اومدواون رفت؛و شکست پل امیدم/دل من مچاله میشد؛دیگه تا خرخره پر بود/غم غصه هاموبردم؛ازدوتاچشماش چکیدم/هی تویی که داری میری..!نباشه عین خیالت/غیراون دلی که بردی؛همه برده ها حلالت/دلی که شکسته بودی؛دیگه گچ چاره نمیکرد/ گل گرفتم در دل رو. . .؛بروخوش باش؛خوشبحالت
نظرات شما عزیزان: